کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
quench پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
quench
/kwenCH/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
quench
فرهنگ لغات علمی
فروکش کردن
-
quench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرو نشاندن، اطفا، دفع کردن، خاموش کردن
-
واژههای مشابه
-
quenched
سردیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] ویژگی آلیاژ یا بسپاری که عملیات سردایش روی آن انجام شده است
-
quenched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرطوب، اطفا، فرو نشاندن، دفع کردن، خاموش کردن
-
quenches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعطیلات، اطفا، فرو نشاندن، دفع کردن، خاموش کردن
-
selective quenching, differential quenching
سردایش گزینشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] سرد کردن سریع قسمتهای منتخبی از قطعه
-
quenching 2
فرونشانی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پدیدهای که در آن تکانۀ زاویهای متوسط الکترون براثر میدان الکتریکی شدید کاهش مییابد
-
optical quenching
فرونشانی اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] کاهش شدت رخشانی تابش با تابش طولِموج بلند مرئی یا فروسرخ متـ . فرونشانی نوری
-
quench aging
سرداپیرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پیرش براثر سرد کردن سریع پس از عملیات حرارتی محلولی
-
quenching 1
سردایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] فرایند سرد کردن سریع یک آلیاژ یا بسپار از درجۀ حرارت بالا تا دمای محیط
-
spray quenching
سردایش افشانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی سرد کردن که در آن با افشانه آب یا روغن را مستقیماً بر روی قطعۀ گرم میپاشند
-
rim quench
سردایش طوقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] عملیات حرارتی بر روی طوقه که برای سختسازی غلتشگاه چرخ انجام میشود متـ . آبدهی طوقه
-
interrupted quenching
سردایش گسسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی که در آن قطعه را درحالیکه هنوز دمایی بالاتر از دمای محیط سردایش دارد، از آن خارج میکنند و در سامانۀ سردایش دیگری با سرعت سرمادهی متفاوت قرار میدهند
-
quench cracking
تَرَک سردایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] ترک قابلرؤیت با لبههای تیز و عرض یکنواخت که به علت انجام عملیات حرارتی نامناسب و نیز روشهای سردایش نادرست به وجود میآید