کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
quadding پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
quadding
/kwäd/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
quadding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهار ضلعی، زندانی کردن، در زندان افکندن
-
واژههای مشابه
-
quads
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهارگوشه، چهار گانه، چهار گوش، چهار قلو، قطعه سربی، سیم چهار لای بهم پیچیده عایق، زندانی کردن، در زندان افکندن
-
quadded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهارم، زندانی کردن، در زندان افکندن
-
quad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهارم، چهار گانه، چهار گوش، چهار قلو، قطعه سربی، سیم چهار لای بهم پیچیده عایق، زندانی کردن، در زندان افکندن
-
mutton quad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهار گوسفند
-
em quad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتحان چهارم
-
roller hockey, rink hockey, quad hockey
هاکی با چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی بازی شبیه به هاکی روی یخ که با چرخسره و چوب هاکی بین دو تیم پنجنفره بازی میشود