کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pyramidal پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
pyramidal
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
pyramidal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرم، هرمی
-
واژههای مشابه
-
pyramid
هِرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] 1. بنایی هرمی با قاعدهای مربع از جنس سنگ یا خشت 2. بنایی هِرمی از خشت با قاعدهای مربع که، در دورۀ پادشاهی کهن و میانه در مصر، متداولترین گونۀ آرامگاههای سلطنتی بوده است
-
pyramides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرم
-
pyramided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرم
-
pyramidalism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرمیون
-
pyramidally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرم
-
Pyramid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرم، اهرام، شکل هرم ساختن، روی هم انباشتن
-
pyramidize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرم
-
pyramidically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرم
-
pyramider
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرمیدر
-
pyramids
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهرام، هرم
-
pyramidate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرم
-
pyramiding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرمیون
-
step pyramid/ steped pyramid
هِرم پلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] 1. بنایی هِرمی و مطبق با قاعدهای مربع از جنس سنگ یا خشت 2. هرم «جوسِر»، فرعون سلسله سوم، در سقاره که نمونهای از مرحلۀ انتقالی از مصطبههای سلسلههای آغازین به اهرام پادشاهی کهن است