کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
putrefy پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
putrefy
/ˈpyo͞otrəˌfī/
دیکشنری
بذرفی
فعل
fester, putrefy
گندیدن
become fetid, putrefy
متعفن شدن
decay, rot, molder, corrode, moulder, putrefy
پوسیدن
rot, deteriorate, decay, spoil, degenerate, putrefy
فاسد شدن
putrefy, rankle, suppurate
چرک نشستن
stain, begrime, fester, grime, moil, putrefy
چرک کردن
putrefy
گنداندن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
putrefy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بذرفی، گندیدن، متعفن شدن، پوسیدن، فاسد شدن، چرک نشستن، چرک کردن، گنداندن
-
واژههای مشابه
-
putrefies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، گندیدن، متعفن شدن، پوسیدن، فاسد شدن، چرک نشستن، چرک کردن، گنداندن
-
putrefiable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تحمل
-
putrefying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، فساد پذیر
-
putrefied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب شده، عفونی، چرک نشستن