کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
punctual پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
punctual
/ˈpəNGkCHo͞oəl/
دیکشنری
مشخصه
صفت
punctual
وقت شناس
precise, accurate, exact, detailed, careful, punctual
دقیق
timely, proper, apropos, seasonable, punctual, fitting
بموقع
punctual
ثابت در یک نقطه
dotty, punctate, pinto, punctual, punctulate, punctulated
نقطه نقطه
punctual
نقطه مانند
punctual
لایتجزی
punctual
نکته دار
significant, meaningful, punctual
معنی دار
explicit, clear, express, frank, unequivocal, punctual
صریح
punctual
با ذکر جزئيات دقیق
punctual
اداب دان
gutty, punctual
نقطه دار
punctual, loyal to his word, as good as one's word, true to one's word
خوش قول
sarcastic, mordant, poignant, pointed, punctual, waspish
نیش دار
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
punctual
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشخصه، وقت شناس، دقیق، بموقع، ثابت در یک نقطه، نقطه نقطه، نقطه مانند، لایتجزی، نکته دار، معنی دار، صریح، با ذکر جزئيات دقیق، اداب دان، نقطه دار، خوش قول، نیش دار
-
واژههای مشابه
-
punctuality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دقیق بودن، دقت، وقت شناسی، دقت بسیار، توجه به جزئيات
-
punctualness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دقیق بودن