کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
proportional sampling پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
proportional samplin...
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
proportional sampling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمونه گیری متناسب
-
واژههای مشابه
-
proport
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقاضا
-
proportions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقادیر، نسبت، تناسب، مقدار، قسمت، قیاس، قرینه، شباهت، درجه، متناسب کردن، متقارن کردن
-
proportioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناسب با، متناسب کردن، متقارن کردن
-
proportion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تناسب، نسبت، مقدار، قسمت، قیاس، قرینه، شباهت، درجه، متناسب کردن، متقارن کردن
-
proportional representation, PR, proportional voting
نمایندگی تناسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نوعی نظام انتخاباتی در کشورهای چندحزبی که بر طبق آن هر حزب به نسبت تعداد آرایی که کسب میکند صاحب کرسی میشود
-
proportional region
ناحیۀ تناسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ناحیهای بر روی نمودار شدت نشانک/ سیگنال-ولتاژ در شمارگرهای هستهای که در آن شدت نشانک/ سیگنال متناسب با انرژی ذرات اولیه است
-
proportional allocation
تخصیص تناسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] در نمونهگیری طبقهای، اختصاص دادن نمونۀ کامل به طبقههای متفاوت بهطوریکه تعداد نمونههای منتسبشده به طبقهها متناسب با اندازه طبقهها باشد
-
proportional weir
سرریز تناسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی سرریز که میزان جریان خروجی آن با ارتفاع آب از تاج سرریز نسبت مستقیم دارد
-
proportional counter
شمارگر تناسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که در ناحیۀ تناسبی کار میکند تا رویدادهای تابشی، بهویژه ذرات α و β و پرتوهای ایکس را شمارش کند
-
proportional sample
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمونه متناسب
-
proportional counter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناسب با متن
-
proportional font
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فونت متناسب
-
well-proportioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب تقسیم شده، معتدل، موزون