کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
projects پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
projects
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
projects
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروژه ها، پروژه، طرح، نقشه، پروژه افکندن، طرح ریختن، نقشه کشیدن، طرح ریزی کردن، برجسته بودن، پیش افکندن، پرتاب کردن
-
واژههای مشابه
-
project
پروژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] مجموعۀ فعالیتهای موقت و هدفمند برای تولید محصول یا ارائۀ خدمت یا کسب نتایج مشخص با زمان و هزینه و منابع معین
-
projection
برونفکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در روانکاوی، سازوکاری دفاعی که ازطریق آن انرژی سائقهای ناخوشایند از درون معطوف به عینیتهای (objects) بیرونی میشود
-
projected
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه ریزی شده، پیش بینی شده، طرح ریختن، نقشه کشیدن، طرح ریزی کردن، برجسته بودن، پیش افکندن، پرتاب کردن
-
projectional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرحریزی
-
projectively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی شده
-
projectable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل برنامه ریزی
-
projectivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی
-
projections
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها، طرح، پروژه، تصویر، تجسم، پرتاب، افکنش، پیش امدگی، پیش افکنی، نقشه کشی، نور افکنی، اگراندیسمان، سده، بر امدگی
-
projecting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرح ریزی
-
project
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروژه، طرح، نقشه، پروژه افکندن، طرح ریختن، نقشه کشیدن، طرح ریزی کردن، برجسته بودن، پیش افکندن، پرتاب کردن
-
projection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرح ریزی، طرح، پروژه، تصویر، تجسم، پرتاب، افکنش، پیش امدگی، پیش افکنی، نقشه کشی، نور افکنی، اگراندیسمان، سده، بر امدگی
-
projective
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویربرداری، تصویری، طرحی، جلو امده، افکنشی، ایجاد شده بوسیله انعکاس یا تصویر
-
back projection, rear projection, back screen projection
پستابش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایش تصاویر پسزمینه با قرار دادن فراتاب در پشت پردۀ نیمهشفافی که در پسزمینۀ صحنه قرار دارد