کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
proctoring پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
proctoring
/ˈpräktər/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
proctoring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عصبانیت، نظارت کردن، بازرسی کردن
-
واژههای مشابه
-
proctorize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان باش
-
proctors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروکرات ها، ناظر، متولی، وکیل قانونی، بازرس دانشجویان، نایب، نظارت کردن، بازرسی کردن
-
proctored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
proctored، نظارت کردن، بازرسی کردن
-
proctor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروکتور، ناظر، متولی، وکیل قانونی، بازرس دانشجویان، نایب، نظارت کردن، بازرسی کردن
-
proctorical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشگویی
-
proctorization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروکراتیزاسیون