کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
process پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
process
/prəˈses,ˈpräsəs,ˈpräˌses,ˈprō-/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
process
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روند، فرایند، عمل، سیر، جریان عمل، مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، دوره عمل، فرا گرد، تهیه کردن، پردازش کردن، مراحلی را طی کردن، بانجام رساندن، تمام کردن
-
واژههای مشابه
-
process region
فرهنگ لغات علمی
ناحیهی پردازش
-
processability
فرایندپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] قابلیت تبدیل بسپار یا آمیزهای بسپاری به محصولی با کیفیت و مفید، در فرایندهای متداول شکلدهی
-
processing
پردازش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] انجام عملیات بر روی دادهها
-
processible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل پردازش است
-
processer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پردازنده
-
processability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پردازش پذیری
-
processed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرآوری شده
-
procession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفوف، حرکت دسته جمعی، ترقی تصاعدی، ترقی، دسته راه انداختن، در صفوف منظم پیش رفتن
-
processable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پردازش پذیر
-
processioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعزام، دسته راه انداختن، در صفوف منظم پیش رفتن
-
processibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پردازش پذیری
-
Umklapp process, U-process, flip-over process
فرایند واگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فرایند برخورد فوتونها که در آن شبهتکانه پایسته نمیماند
-
diabatic process, non-adiabatic process
فرایند بادَررو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تغییر حالتی ترمودینامیکی که در آن سامانه با پیرامون خود گرما مبادله میکند