کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
probation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
probation
/prōˈbāSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
probation
آزادی مشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] گونهای مراقبت و پایش مجرمانی که تحت شرایط خاص به جامعه بازگردانده شدهاند
-
probation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتحان، عفو مشروط، ازمایش، ازادی بقید التزام، دوره ازمایش و کاراموزی، ارائه مدرك و دلیل، ازمایش حسن رفتار و ازمایش صلاحیت
-
واژههای مشابه
-
probates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزمودنی ها، گواهی حصر وراثت، رونوشت گواهی شده وصیت نامه، استنطاق کردن، گواهی نمودن صحت وصیت نامه، تحت ازمایش یا نظر قرار دادن
-
probational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشروط، ازمایش، امتحان، دوره ازمایش و کاراموزی، ازادی بقید التزام
-
probatical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتحانی
-
probating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزمودن، استنطاق کردن، گواهی نمودن صحت وصیت نامه، تحت ازمایش یا نظر قرار دادن
-
probations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرونده ها، عفو مشروط، ازمایش، ازادی بقید التزام، دوره ازمایش و کاراموزی، امتحان، ارائه مدرك و دلیل، ازمایش حسن رفتار و ازمایش صلاحیت
-
probated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزمودنی، استنطاق کردن، گواهی نمودن صحت وصیت نامه، تحت ازمایش یا نظر قرار دادن
-
probator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتحان
-
probate will
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتحان خواهد شد
-
probate court
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دادگاه انحصار وراثت
-
probation officer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسر آزاری
-
probation officer, parole officer
ناظر آزادی مشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] شخصی که مراقبت و پایش مجرمان آزادشده بهصورت مشروط را بر عهده دارد