کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
prime پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
prime
/prīm/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
prime
آماد 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سرنخی که وقتی تجربه میشود پاسخ مشخصی را تسهیل و بقیه را مهار میکند
-
prime
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نخستین، کمال، اغاز، بهار جوانی، زبده، بهترین قسمت، بار کردن، تفنگ را پر کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن، تحریک کردن، نخست، اول، اصلی، اولیه، برجسته، عمده، درجه یک، باستانی، بهترین
-
واژههای مشابه
-
priming
آمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند تسهیل یا مهار پردازش بعدی براثر تجربۀ اخیر یک محرک
-
primeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابتکار
-
primings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آغازگرها، بتونه کاری، چیدن برگ رسیده تنباکو، استر کاری
-
priming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر کردن، بتونه کاری، چیدن برگ رسیده تنباکو، استر کاری
-
primely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابتدا
-
primes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نخستین، کمال، اغاز، بهار جوانی، زبده، بهترین قسمت، بار کردن، تفنگ را پر کردن، بتونه کاری کردن، قبلا تعلیم دادن، اماده کردن، تحریک کردن
-
prime coat
قیر نفوذی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قیر مذاب که برای پر کردن خللوفرج و ایجاد سطحی چسبنده با قیرپاش بر روی قشر اساس پخش میشود
-
prime focus
کانون اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] کانون آینۀ اصلی تلسکوپهای بازتابی
-
prime ideal
آرمانۀ اول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] آرمانهای اصلی از حلقهای مفروض که فقط با یک عنصر تولید میشود و ویژگیهایی شبیه به اعداد اول دارد
-
priming coat
آسترپوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] اولین پوشه از سامانهای که بر روی سطح قرار میگیرد
-
repetition priming
آمایش تکرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی آمایش که در آن عرضۀ محرک حسّی خاصی موجب افزایش شناسایی آن محرک یا مشابهش در آزمونهای بعدی میشود
-
semantic priming
آمایش معنایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی آمایش که در آن عرضۀ یک واژه یا نشانه، تفسیر واژه یا نشانهای دیگر با معنایی مرتبط را تحت تأثیر قرار میدهد