کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
powdering پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
powdering
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
powdering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر شدن، پودر کردن، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن بصورت گرد در اوردن
-
واژههای مشابه
-
powder
پودر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] مادهای متشکل از دانههایی که اندازهشان بین 0/1 تا 1000 میکرون است
-
powderers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر
-
powders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر، گرد، باروت، پودر صورت، سوده، خاکه، پودر کردن، پودر شدن، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن بصورت گرد در اوردن
-
powderization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر شدن
-
powderize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر شدن
-
powderer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر
-
powder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر، گرد، باروت، پودر صورت، سوده، خاکه، پودر کردن، پودر شدن، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن بصورت گرد در اوردن
-
alloyed powder/ alloy powder
پودر آلیاژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری فلزی مرکب از حداقل دو جزء که بهطور نسبی یا کامل با هم آلیاژ شدهاند
-
spongy powder, sponge powder
پودر اسفنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودر متخلخلی که معمولاً از احیای اکسیدها حاصل میشود
-
dendritic powder, arborescent powder
پودر شاخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری با دانههایی شاخهدار، مرکب از یک شاخۀ اصلی و چند شاخۀ فرعی
-
spherical powder, rounded powder
پودر کروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری که دانههای آن کرویاند
-
powder metallurgy
متالورژی پودر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] علم و فن تولید پودر فلزات و بهرهگیری از آن در ساخت قطعات
-
powder pattern
نقش پودری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقش پراش پرتوهای ایکس یا نوترون که نمونۀ بسبلور یا نمونۀ پودری آن را به وجود میآورد