کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
possessive پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
possessive
/pəˈzesiv/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
possessive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مضافالیه، حالت مضاف الیه
-
واژههای مشابه
-
possess
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داشتن، دارا بودن، متصرف بودن، در تصرف داشتن، دارا شدن، متصرف شدن
-
possessed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجذوب
-
possessioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالکیت
-
possesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارایی دارد، داشتن، دارا بودن، متصرف بودن، در تصرف داشتن، دارا شدن، متصرف شدن
-
possessions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اموال، متصرفات
-
possessing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارایی، داشتن، دارا بودن، متصرف بودن، در تصرف داشتن، دارا شدن، متصرف شدن
-
possessively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالکیت
-
possessable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالکیت پذیری
-
possession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالکیت، تصرف، دارایی، تسلط، ثروت، خون سردی، ید تسلط
-
possessible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل اعتماد
-
possessiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالکیت
-
track possession
مسدودی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وضعیتی که در آن قطعهای از خط برای عملیات نگهداری یا تعمیر یا نوسازی به واحد تعمیرات واگذار میشود و درنتیجه قطار نمیتواند از روی آن عبور کند
-
illegal possession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارایی غیرقانونی