کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
portions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
portions
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
portions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخش ها، سهم، بخش، قسمت، جزء، نصیب، بهره، قطعه، تکه، پاره، شقه، برخه، اری، تسهیم کردن، سهم بندی کردن، بخشیدن
-
واژههای مشابه
-
portion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخشی، سهم، بخش، قسمت، جزء، نصیب، بهره، قطعه، تکه، پاره، شقه، برخه، اری، تسهیم کردن، سهم بندی کردن، بخشیدن
-
portioners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخشی
-
portioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخشیدن، تسهیم کردن، سهم بندی کردن
-
portioner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همتراز
-
portional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عادی
-
portiones
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخش ها
-
child's portion
نیمخوراک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نصف مقدار غذای یک فرد بالغ در یک وعده
-
portion out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخشی از
-
portion, serving 1
خوراک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مقدار غذا برای یک نفر در یک وعده