کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
populated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
populated
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
populated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر جمعیت، دارای جمعیت کردن، مسکون کردن
-
واژههای مشابه
-
population
جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] گروهی از افراد یک گونه که در مکان و شرایط معین زندگی میکنند و با سایر گروههای آن گونه تفاوت دارند
-
populism
عوامگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] حرکت یا فلسفهای سیاسی که درصدد جلب تودههاست و رگههایی از عوامفریبی دارد
-
populating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر جمعیت، دارای جمعیت کردن، مسکون کردن
-
populously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر جمعیت
-
populator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرورش دهنده
-
populates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر جمعیت است، دارای جمعیت کردن، مسکون کردن
-
populations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمعیت ها، جمعیت، مردم، نفوس، سکنه، تعداد مردم، اهلیت
-
populisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوپولیسم
-
populational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمعیتی
-
populousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراوانی
-
populous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرجمعیت، پر، کثیرالجمعیت، زیاد، بی شمار
-
population inversion, population reversal
وارونگی جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] وضعیتی در سامانۀ اتمی که در آن تعداد اتمهای برانگیخته در تراز بالاتر، از تعداد اتمهای تراز پایینتر، بیشتر است
-
population equivalent
معادل جمعیتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] عدد تخمینی جمعیتی که آلودگی فاضلاب تولیدی آنها معادل آلودگی فاضلاب یک واحد صنعتی است