کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
polishes پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
polishes
/ˈpäliSH/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
polishes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلوز، صیقل، پرداخت، جلا، واکس زنی، ارایش، صیقل دادن، جلا دادن، براق کردن، مالیدن، واکس زدن، پرداختن، سوهان زدن، پرداخت کردن، صیقل کردن
-
واژههای مشابه
-
polish
براق کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] زدودن لایۀ سطحی از مواد غذایی یا دانههای برنج بهمنظور براقسازی
-
polisher
دستگاه براقکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی که سطح برخی مواد غذایی مانند دانههای برنج را براق میکند
-
polishings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقاشی
-
polishing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صیقل دادن، صیقل
-
polish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لهستانی، صیقل، پرداخت، جلا، واکس زنی، ارایش، صیقل دادن، جلا دادن، براق کردن، مالیدن، واکس زدن، پرداختن، سوهان زدن، پرداخت کردن، صیقل کردن
-
polishment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پولدار شدن
-
polished
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلا، مبادی ادابی
-
polisher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاروبرقی، واکس زن، جلا دهنده
-
polishing agent
مادۀ براقکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادهای که در فرایند براقسازی مواد غذایی به کار میرود
-
polishing brush
فرچۀ پرداخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] فرچهای که معمولاً بر روی ابزارهای چرخشی (rotary instruments) نصب میشود و برای پرداخت دندانهای طبیعی یا مصنوعی به کار میرود
-
polishing 2
پرداخت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی، خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] [پزشکی-دندانپزشکی] 1. برداشتن و زدودن رنگانه از سطح مینای دندان.2. صیقلی و براق کردن ترمیم یا پرکردگی دندان [مهندسی مواد و متالورژی] فرایند صاف کردن سطح فلز با مواد ساینده
-
electrochemical polishing
پرداخت الکتروشیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← الکتروپرداخت
-
polishing 1
براقسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] 1. فرایندی که در آن سطح مواد غذایی را براق میکنند 2. براق کردن سطح دانههای برنج در آخرین مرحلۀ شالیکوبی