کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
poison pill پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
poison pill
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرص سمی
-
واژههای مشابه
-
poisoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسموم شده، مسموم کردن، چیز خور کردن، مسموم شدن، زهرالود کردن، تلخ کردن، پر کردن
-
poisons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سموم، سم، زهر، شرنگ، مشوب کردن، مسموم کردن، چیز خور کردن، مسموم شدن، زهرالود کردن، تلخ کردن، پر کردن
-
poisonousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسمومیت
-
poisonously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمی
-
poisonable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسموم
-
poisoning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسمومیت
-
poisoner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسموم، مسموم کننده
-
food poisoning
مسمومیت غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی بیماری که براثر خوردن غذاهای آلوده به سموم و عوامل حساسیتزا و زهرابههای حاصل از ریزاندامگانها ایجاد میشود
-
poison girdling
کَتزنی سمّی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← کَتزنی شیمیایی
-
poison ivy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اژدها سم، پیچک سمی امریکایی
-
poison parsley
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جعفری سمی
-
poisonous plant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیاه سمی
-
pesticide poisoning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسمومیت با سموم دفع آفات