کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pluck پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
pluck
/plək/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
pluck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب کردن، شهامت، دل و جرات، شجاعت، تصمیم، انقباض، کندن، چیدن، کشیدن، گلچین کردن، لخت کردن، ناگهان کشیدن، بصدا در اوردن
-
واژههای مشابه
-
plucking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشیدن، کندن، چیدن، گلچین کردن، لخت کردن، ناگهان کشیدن، بصدا در اوردن
-
plucks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاهبرداری، کندن، چیدن، کشیدن، گلچین کردن، لخت کردن، ناگهان کشیدن، بصدا در اوردن
-
plucked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاره شده، کندن، چیدن، کشیدن، گلچین کردن، لخت کردن، ناگهان کشیدن، بصدا در اوردن
-
plucked chordophones
زهصداهای زخمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از زهصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا تولید میشود
-
plucked idiophones
خودصداهای زخمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خانوادهای از خودصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا ایجاد میشود
-
pizzicato (it.), pizz., plucked
اجرای زخمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستور یا شیوۀ خاصی از نوازندگی در سازهای کمانهای که در آن به جای کمانه کشیدن سیمها با انگشت سبابه کشیده میشوند متـ . زخمهای