کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
plastered پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
plastered
/ˈplastərd/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
plastered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچ شده، مست
-
واژههای مشابه
-
plasterers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پلاسترها
-
plasters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پلاستر، گچ، مشمع، ارزه، ضماد، مرهم، خمیر مخصوص اندود دیوار و سقف، گچ زدن، گچ مالیدن، ضماد انداختن، مشمع انداختن روی
-
plasterer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچبری
-
plaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچ، مشمع، ارزه، ضماد، مرهم، خمیر مخصوص اندود دیوار و سقف، گچ زدن، گچ مالیدن، ضماد انداختن، مشمع انداختن روی
-
plastering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچکاری، گچ کاری، اندود
-
plaster, adhesive plaster
مشمّع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ترکیبی خمیریشکل که میتوان آن را بر روی پوست پهن کرد و به آن چسباند
-
plaster cast
گچ 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] پوشش سختی از جنس گچ برای بیحرکت کردن عضو شکسته یا عملشده
-
lath and plaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورق و گچ
-
adhesive plaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچ چسب، مشمع
-
sticking plaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
-
plaster of Paris
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچ پاریس، گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
-
court plaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچ دادگاه
-
plaster cast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گچ گرفتن، گچ گیری اطراف عضو شکسته