کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
plans پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
plans
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
plans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه ها، طرح، برنامه، نقشه، تدبیر، خیال، اندیشه، طرح کردن، طرح دادن، طرح ریزی کردن، طرح ریختن، نقشه کشیدن، طراحی کردن، ترتیب کارها را معین کردن
-
واژههای مشابه
-
planful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه ریزی شده
-
planned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه ریزی شده، طرح کردن، طرح دادن، طرح ریزی کردن، طرح ریختن، نقشه کشیدن، طراحی کردن، ترتیب کارها را معین کردن
-
plan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرح، برنامه، نقشه، تدبیر، خیال، اندیشه، طرح کردن، طرح دادن، طرح ریزی کردن، طرح ریختن، نقشه کشیدن، طراحی کردن، ترتیب کارها را معین کردن
-
planning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه ریزی، طرح ریزی
-
plannings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه ریزی، طرح ریزی
-
stowage plan, cargo plan
نقشۀ بارچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقشهای که محل استقرار بار در انبارها و بخشهای دیگر کشتی را نشان میدهد
-
family planning program, family planning
برنامۀ تنظیم خانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] اقداماتی که به زوجها در پیشگیری از بارداریهای ناخواسته و فاصلهگذاری بین حاملگیها و تعیین تعداد فرزندان خانواده کمک میکند
-
body plan
نقشۀ بدنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقشهای که تمامی خطوط بدنۀ کشتی و ارتفاع و خط آب و مانند آنها را نشان میدهد
-
docking plan
نقشۀ حوضنشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نقشۀ جزئیات بخش زیرین ناو که از آن برای نشاندن ناو بر روی خرک در حوضچۀ خشک و دسترسی به حفاظهای سونار (sonar domes) و ورودیهای بدنۀ ناو استفاده میشود
-
bay plan
جانمای بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقشهای که محل استقرار بارگُنجها را با استفاده از سه مؤلفۀ بند و ردیف و طبقه نشان میدهد
-
menu planning
تنظیم صورتغذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تهیۀ صورتغذاهای خاص برای مناسبتهای ویژه و همچنین کاربرد روزانه و عادی متـ . تنظیم منو
-
acceptance plan
برنامۀ پذیرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستورالعملی معین برای انجام فعالیتهایی در پشتیبانی از الزامات پذیرش مسیر
-
verification plan
برنامۀ درستیسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] بخشی از برنامۀ اجرایی (implementation plan) که روالهای اثبات درستی عملکرد را توصیف میکند