کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
plains spadefoot پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
plains spadefoot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشت ها
-
واژههای مشابه
-
plained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دقت کردین، شکوه کردن
-
plainness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساده، سادگی، غیر مقبولی
-
plain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلگه، دشت، هامون، قاع، میدان یا محوطه جنگ، شکوه کردن، ساده، صاف، واضح، عادی، هموار، پهن، رک و ساده، برابر، اشکار، بد قیافه، سر راست
-
plaining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گشاد کردن، شکوه کردن
-
plainful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملین
-
ice plain
یخدشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پهنهای از یخ در دهانۀ برخی از روانیخها که اندکی به زمین چسبیده است
-
plain forest
جنگل جلگهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که در مناطق جلگهای میروید
-
meander plain
دشت رودپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دشتی که براثر فرایند تشکیل رودپیچها به وجود آمده است
-
erosion plain
دشت فرسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] هرنوع دشتی که در نتیجۀ فرسایش به وجود آمده است
-
lava plain
دشت گدازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] زمینی مسطح و وسیع که بستر آن از توالی نسبتاً نازک جریان گدازه تشکیل شده و معمولاً بازالتی و ناشی از فوران شکافهای است
-
plain weave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بافت ساده، پارچه ساده بافت
-
coastal plain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشت ساحلی
-
plain wanderer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان ساده