کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
piquing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
piquing
/pēk/
دیکشنری
تکان دهنده
فعل
pique, rebuke, belabor, lambast, lambaste, swinge
زخم زبان زدن
stimulate, annoy, arouse, incense, agitate, pique
تحریک کردن
flaunt, glory, grow, pride, boast, pique
بالیدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
piquing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دهنده، زخم زبان زدن، تحریک کردن، بالیدن
-
واژههای مشابه
-
pique
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیکه، رنجش، انزجار، پارچهء راهراهنخی، زخم زبان زدن، تحریک کردن، بالیدن
-
piqu
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیک
-
piques
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیکس، پیکه، رنجش، انزجار، پارچهء راهراهنخی، زخم زبان زدن، تحریک کردن، بالیدن