کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pigmentation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
pigmentation
/ˌpigmənˈtāSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
pigmentation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگدانه، رنگ، رنگی شدن، تجمع رنگدانه ها در بافتها
-
واژههای مشابه
-
pigment
رنگدانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادهای به شکل ذرات ریز که در پیوستار (medium) حل نمیشود و به دلیل داشتن ویژگیهای نوری و حفاظتی و/ یا تزیینی از آن استفاده میکنند
-
pigmenting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگدانه، با ماده رنگی رنگ کردن
-
pigmentize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pigmentize
-
pigmentally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pigmentally
-
pigmentations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگدانه ها، رنگ، رنگی شدن، تجمع رنگدانه ها در بافتها
-
pigmental
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگی
-
pigmented
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگدانه، با ماده رنگی رنگ کردن
-
pigments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگدانه ها، رنگ دانه، ماده رنگی، رنگیزه، ماده ملونه، با ماده رنگی رنگ کردن
-
pigmentation changes
فرهنگ لغات علمی
تغییرات رنگدانهای
-
pigmentation changes
فرهنگ لغات علمی
تغییرات رنگدانهای
-
pigmentation changes
فرهنگ لغات علمی
تغییرات رنگدانهای
-
pearlescent pigment, nacreous pigment, pearl-essence pigment
رنگدانۀ صدفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگدانهای با ذرات بلوری و شفاف به شکل صفحات موازی که ظاهری شبیه به صدف به محصول میبخشد
-
inhibitive pigment, corrosion-inhibitive pigment
رنگدانۀ بازدارنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار] رنگدانهای که مانع از فرایند خوردگی میشود یا آن را به تعویق میاندازد