کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
piggyback پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
piggyback
/ˈpigēˌbak/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
piggyback
کامیونبَری ریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] حمل کامیون و کفی سنگین بر روی ریل با واگنهای کفپایین ویژه
-
piggyback
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمربندها، واگن مسطح، برپشت خود سوار کردن، کول کردن، پرپشت یاشانه سوار شدن، کول
-
واژههای مشابه
-
piggybacking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوک زدن، برپشت خود سوار کردن، کول کردن، پرپشت یاشانه سوار شدن
-
piggybacked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمربند ایمنی، برپشت خود سوار کردن، کول کردن، پرپشت یاشانه سوار شدن
-
piggybacks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوک ها، برپشت خود سوار کردن، کول کردن، پرپشت یاشانه سوار شدن
-
piggyback plant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیاه خوشمزه