کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
piano stool پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
piano stool
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدفوع پیانو
-
واژههای مشابه
-
pianos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیانو، قطعه موسیقی اهسته و ارام
-
piano score
پیانونوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نتنوشتی تنظیمشده بر روی دو حامل، به شیوۀ رایج در موسیقی پیانویی، از اثری که برای سازگان/ ارکستر یا گروه همنوایی نوشته شده است
-
prepared piano
پیانوی دستکاریشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پیانویی که با قرار دادن موادی مانند فلز و پارچه و لاستیک و کاغذ در میان سیمهای آن یک یا چند ویژگی صوتی آن، بهویژه رَنگ (timbre) آن را، تغییر داده باشند
-
grand piano (it.)
پیانوی کنسرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پیانویی بزرگ به شکل بال پرنده که در آن صفحۀ سیمها افقی قرار گرفته است
-
upright piano
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قسمت بالای پیانو
-
mechanical piano
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیانو مکانیکی
-
piano wire
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم پیانو
-
piano keyboard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفحه کلید پیانو
-
piano damper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمپر پیانو
-
piano sonata
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سونات پیانو
-
piano lesson
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درس پیانو
-
forte-piano
دیکشنری انگلیسی به فارسی
forte piano
-
piano accordion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آکاردئون پیانو، اكاردئون جا انگشتی دار شبیه پیانو