کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pi-meson پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pi-meson
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pi-meson
-
واژههای مشابه
-
meson
مزون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ذرهای بنیادی با برهمکنشهای هستهای قوی و عدد بار یونی صفر و جِرمی بین الکترون و نوکلئون
-
meson
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزون
-
mesons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزون ها
-
pied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوج، رنگارنگ، گوناگون، ابلق
-
pi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پی، حرف شانزدهم الفبای یونانی، نسبت پیرامون به شعاع دایره
-
pies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیک ها، پای، کلاغ زنگی، کلاغ جاره، ادم ناقلا، جانورابلق، کلوچه گوشت پیچ، کلوچه میوه دارپای، چیز اشفته و نا مرتب، در هم ریختن
-
piing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیرین
-
pseudoscalar meson
مزون شبهنردهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← ذرۀ شبهنردهای
-
mu-meson
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موزمون
-
kappa-meson
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاپا-مزون
-
k-meson
دیکشنری انگلیسی به فارسی
k-meson
-
PI 1
پی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نسبت طول محیط هر دایره به قطر آن که با علامت π نشان داده میشود
-
pis aller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیس آلیر، اخرین چاره، اخرین پناه، چاره