کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
phase angle پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
phase angle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زاویه فاز
-
واژههای مشابه
-
phasing
مرحلهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تنظیم زمان برای تفکیک حرکت وسایل نقلیه و عابران در انشعابات یک تقاطع
-
phases
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاز، مرحله، صورت، لحاظ، منظر، وجهه، پایه، دوره تحول و تغییر، اهله قمر، وضع، مرحلهای کردن
-
phased
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرحله به مرحله، مرحلهای کردن
-
phases
اَهِلّه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] تغییر شکل بخش روشن ماه و زهره و عطارد براثر تغییر وضع نسبی زمین و خورشید و اجرام فوق
-
disperse phase, dispersed phase
فاز پراکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] فازی از یک سامانه، شامل ذرات یا قطرات مادهای که در فاز دیگر پراکنده میشود
-
phase of decline, death phase
مرحلۀ میرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] مرحلهای از رشد باکتریها، پس از گذشت مدتی در مرحلۀ ایستایی، که در آن تعداد باکتریها بهشدت کاهش مییابد تا به حالت پایا برسد
-
absolute phase
فرهنگ لغات علمی
فاز مطلق
-
absolute phase
فرهنگ لغات علمی
فاز مطلق
-
anagen phase
فرهنگ لغات علمی
مرحله آناژن
-
breakdown phase
فرهنگ لغات علمی
فاز شکست
-
catagen phase
فرهنگ لغات علمی
مرحله کاتاژن
-
cumulative phase
فرهنگ لغات علمی
فاز تجمعی
-
phase conjugate
فرهنگ لغات علمی
مزدوج فازی