کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
per capita پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
per capita
/pər ˈkapitə/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
per capita
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرانه، بطور سرانه، نفری، بقرار هر نفری، هر انسان، هر نفری
-
واژههای مشابه
-
pers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد
-
Perseus, Per
برساوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی آسمان شمالی (northern sky) میان مسلسله و ارابهران
-
per centum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درصدی
-
per se
دیکشنری انگلیسی به فارسی
per se، درنفس خود، فی نفسه، بخودی خود، مستقیما
-
per year
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در سال
-
per annum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در سال، بقرار هر سال، سالیانه، هر سالی
-
protein efficiency ratio, PER
نسبت کارایی پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] میزان اضافهوزن به ازای مقدار پروتئین مصرفی
-
mils per year
میلدرسال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] مقیاسی برای بیان آهنگ خوردگی سالانه برحسب عمق نفوذ یا نازک شدن فلز در مقیاس هزارم اینچ که با محاسبۀ میزان کاهش وزن نمونۀ فلزی در حین آزمون خوردگی تعیین میشود
-
pay-per-view
تماشای پولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی خدمات تلویزیون بافهای/کابلی که مستلزم پرداخت وجه برای تماشای هر برنامه است
-
pounds per square inch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوند بر اینچ مربع
-
kilometres per hour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیلومتر در ساعت
-
earning per share
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در آمد از هر سهم
-
bits per second
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیت در ثانیه