کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
peace treaty پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
peace treaty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معاهده صلح
-
واژههای مشابه
-
peaces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صلح، سلامتی، صلح و صفا، سازش، ارامش، سلامت، اشتی
-
peacing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صبر کردن
-
peacefulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صلح آمیز
-
at peace
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در صلح
-
peaceful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صلح آمیز، صلح امیز، مسالمت امیز، ارام، ملایم
-
peaceful coexistence
همزیستی مسالمتآمیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] رهنامۀ سیاست خارجی که میکوشد اختلافات سیاسی را با نیازهای عملی سیاسی سازگار کند؛ این رهنامه را عمدتاً به پیشنهاد خروشچف در سال 1956 نسبت میدهند
-
peace process
فرایند صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مذاکرات و اقدامات دیپلماتی مستمر برای حلوفصل اختلاف یا کشمکش در موردی خاص و برقراری صلح
-
peace enforcement
اِعمال صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بهکارگیری نیروهای نظامی یا تهدید به استفاده از آنها که معمولاً برای کسب اقتدار بینالمللی و مجبور ساختن کشورها به تابعیت از فرمانها و قطعنامههای سازمان ملل در جهت حفظ نظم و صلح جهانی صورت میگیرد
-
peace corps
سپاه صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سازمانی دولتی متشکل از جوانان داوطلب امریکایی که جان. اف. کندی، رئیسجمهور وقت امریکا، در مارس 1961 برای کمک به کشورهای جهان سوم تأسیس کرد
-
peace dividend
بهرۀ صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سودی که تصور میشد پس از پایان جنگ سرد براثر کاهش هزینههای مسابقۀ تسلیحاتی عاید جامعۀ جهانی شود
-
ideal peace
صلح آرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← صلح ماندگار
-
positive peace
صلح ایجابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] 1. صلحی که ویژگی آن وجود باورها و هنجارهای آشتیجویانۀ اجتماعی و فرهنگی، و عدالت در همۀ عرصهها و استفادۀ مردمسالارانه از قدرت و نبود خشونت میان دولتهاست 2. نبود جنگ همراه با رفع اختلاف میان دولتها به شیوۀ سازنده
-
peace keeper
صلحبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سازمان یا نیرویی که وظیفۀ آن پایش و تسهیل اجرای موافقتنامۀ آتشبس و پشتیبانی از تلاشهای دیپلماتی برای حل اختلافات سیاسی درازمدت است