کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
payload پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
payload
/ˈpāˌlōd/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
payload
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت ترابری
-
واژههای مشابه
-
payloads
دیکشنری انگلیسی به فارسی
payloads، ظرفیت ترابری
-
payload pointer
نشانگر پایهبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مقداری که جایگاه نسبی نخستین بایت پایهبار را نشان میدهد
-
payload 1
پایهبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] دادههای کاربر که در مدار یا شبکه حمل میشود و از اطلاعات نشانکدهی/ سیگنالدهی و واپایش و سرایند جداست
-
payload 2
درآمد بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بار مفید هواگَرد که شامل سوخت و خدمۀ پرواز نمیشود و درآمدزاست
-
payload type identifier, PTI
نشانگر نوع پایهبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] در سامانۀ انتقال ناهمزمان (asynchronous transfer mode, ATM)، سه بیت در سرآیند خانک که خانکهای حامل اطلاعات کاربر و حامل اطلاعات خدمات را از هم متمایز میکند