کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pay envelope پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pay envelope
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت پاکت
-
واژههای مشابه
-
paying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت، پرداختن، پرداخت کردن، تلافی کردن، پول دادن، دادن، کارسازی داشتن، بجا آوردن، انجام دادن، ادا کردن، هزینه چیزی را قبول کردن
-
pay television, pay TV
تلویزیون پولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی خدمات تلویزیونی که تماشای برنامههای آن مستلزم پرداخت وجه ماهیانه است
-
equal pay
مزد برابر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] برداشتی که براساس آن گروههای مختلف مانند مردان و زنان باید در مقابل کار مشابه، مزد مشابه دریافت کنند
-
pay rate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نرخ پرداخت
-
merit pay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شایستگی پرداخت
-
paying back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداختن دوباره
-
pay dirt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاک را بپوش
-
hell to pay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جهنم برای پرداخت
-
pay packet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیف پول
-
pay-station
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایستگاه پرداخت
-
pay off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت کردن، پرداختن، تادیه کردن، تسویه کردن
-
pay cash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت نقد
-
pay cut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت برش