کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
partisan پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
partisan
/ˈpärtəzən/
دیکشنری
پارتیزان
اسم
partisan, vigilante, guerrilla, guerilla
پارتیزان
advocate, adherent, sympathizer, aficionado, partisan, bigot
طرفدار
sponsor, advocate, supporter, patron, protector, partisan
حامی
partisan, partizan
پیرو متعصب
partisan, partizan
شمشیر پهن و دسته بلند
صفت
partisan, partial, one-sided
طرفدارانه
fanatic, fanatical, partisan, superstitious
خرافات پرست
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
partisan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتیزان، طرفدار، حامی، پیرو متعصب، شمشیر پهن و دسته بلند، طرفدارانه، خرافات پرست
-
واژههای مشابه
-
partisans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتی ها، پارتیزان، طرفدار، حامی، پیرو متعصب، شمشیر پهن و دسته بلند
-
partisanize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حزب کن
-
Band of Partisans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گروه پارتیزان ها