کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
parcel پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
parcel
/ˈpärsəl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
parcel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته، بخش، قسمت، گره، جزئي از یك کل، دسته، امانت پستی، به قطعات تقسیم کردن، توزیع کردن، بسته بندی کردن، در بسته گذاشتن
-
واژههای مشابه
-
parcelling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بندی
-
parcelment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلید
-
parcels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته ها، بسته، بخش، قسمت، گره، جزئي از یك کل، دسته، امانت پستی، به قطعات تقسیم کردن، توزیع کردن، بسته بندی کردن، در بسته گذاشتن
-
parcellate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده
-
parcellize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم کردن
-
parceling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته بندی، به قطعات تقسیم کردن، توزیع کردن، بسته بندی کردن، در بسته گذاشتن
-
parcelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده
-
parceled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده، به قطعات تقسیم کردن، توزیع کردن، بسته بندی کردن، در بسته گذاشتن
-
parcellation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بندی
-
parcel tanker
چندمایعبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری که میتواند همزمان چند نوع مایع مختلف را در مخزنهای مجزا حمل کند
-
air parcel
بستههوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] عنصر یا حجمی فرضی از هوا که همه یا برخی از خواص دینامیکی و ترمودینامیکی هوای جوّ را میتوان به آن نسبت داد
-
parcel out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته بندی کردن
-
parcel post
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پست بسته، بسته پستی