کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
paradox پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
paradox
/ˈparəˌdäks/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
paradox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارادوکس، اضداد، قیاس ضد و نقیض، بیان مغایر
-
واژههای مشابه
-
paradoxal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارادوکسال
-
paradoxic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارادوکسیک
-
paradoxicality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
paradoxicality
-
paradoxer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارادوکسر
-
paradoxes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارادوکس ها، اضداد، قیاس ضد و نقیض، بیان مغایر
-
paradoxism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارادوکسیسم
-
paradoxicalism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
paradoxicalism
-
paradoxically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور متناقض
-
twin paradox
ناسازنمای دوقلوها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← ناسازنمای ساعتها
-
clock paradox
ناسازنمای ساعتها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ناسازگاری ظاهری در اندازهگیری بازۀ زمانی بین دو رویداد مشخص از دید دو ناظرِ درحالحرکت نسبت به هم متـ . ناسازنمای دوقلوها twin paradox
-
archer's paradox
معمای کمانگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] عدم برخورد تیر به دستۀ کمان، با وجود خمشهای متوالی آن در هنگام جدا شدن از کمان در مراحل اولیۀ رهش
-
C value paradox
ناسازنمای ارزش سی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] اختلاف بین ارزش ثابت یک اندامگان و پیچیدگی تکاملی آن متـ . ناسازنمای ارزش ثابت