کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
papillae پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
papillae
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
papillae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپیل ها، نوک پستان، استطاله بافتی، برامدگی نوک دار، برامدگی کوچک، پستانک
-
واژههای مشابه
-
papilla
مامینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] برآمدگی یا برجستگی کوچکی شبیه به نوک پستان
-
papilla
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپیلا، نوک پستان، استطاله بافتی، برامدگی نوک دار، برامدگی کوچک، پستانک
-
optic papilla
پرز بینایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← صفحۀ بینایی
-
nipple, papilla mammae, papilla mammaria, mammary papilla, mammilla, teat, thelium
مامک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] برجستگی رنگدانهدار در سطح قدامی غدد پستانی که مجاری شیری به آن ختم میشوند
-
جستوجو در متن
-
Onychophora
ناخندارتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از جانوران که صفات حلقویتباران و بندپاتباران را مشترکاً دارا هستند و احتمالاً بین این دو شاخه پیوند تکاملی برقرار میکنند؛ این جانوران بدن استوانهای و پوشیده از نوارهایی از دکمههای (tubercle) فلسپوش و چهارده تا چهلوسه جفت...