کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pan roast پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pan roast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کباب پز
-
واژههای مشابه
-
panfuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکارچیان
-
pans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابه، ماهی تابه، کفه، قاب، جمجمه، کفه ترازو، روغن داغکن، تغار، گودال اب، استخراج کردن، بباد انتقاد گرفتن، بهم پیوستن، بهم جور کردن
-
panning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانسیون، استخراج کردن، بباد انتقاد گرفتن، بهم پیوستن، بهم جور کردن
-
pan, pan control
سویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] موقعیت صوت در محیطی با دو یا چند بلندگو
-
bulb pan
گلتابۀ سوخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گلدان کمعمقی که برای پیشرسانی سوخهای بهارگل به کار میرود متـ . گلتابۀ پیاز
-
pan frying
سرخ کردن تابهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی سرخ کردن مواد غذایی در میزان کمی روغن در تابه و با حرارت ملایم متـ . سرخ کردن سطحی shallow frying
-
amalgamation pan
تشتک ملغمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] ظرف استوانهای چدنی که در آن فلزات طلا یا نقره آسیاب میشوند و سپس با ذرات جیوه برای ملغمهسازی به کار میروند
-
MIDI pan
سویۀ میدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فرمانۀ (controller) پیوستۀ میدی شمارۀ 10 که نوعی پیام مسیر میدی است و برای واپایش تنظیم پهنه در یک مسیر میدی به کار میرود
-
flash in the pan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلش در تابه
-
pan-broil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغ گوشتی
-
drip pan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطره چکان
-
pan-fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهی تابه
-
stewing pan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخمل خوابیدن