کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pack پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
pack
/pak/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
pack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته، یک بسته، کوله پشتی، بقچه، دسته، گروه، یک دست ورق بازی، ملافه، بسته کردن، بسته بندی کردن، قرار دادن، توده کردن، بزور چپاندن، بار کردن، بردن
-
واژههای مشابه
-
packnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته بندی
-
packs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته ها، بسته، یک بسته، کوله پشتی، بقچه، دسته، گروه، یک دست ورق بازی، ملافه، بسته کردن، بسته بندی کردن، قرار دادن، توده کردن، بزور چپاندن، بار کردن، بردن
-
pack on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته شدن
-
packing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته بندی، بار بندی، عدل بندی، ر ماده مورد کاربرد در بسته بندی
-
packness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته بندی
-
pack ice, ice pack
یختود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تمام دریایخ، بهجز یخ بسته، که ممکن است بهطور قابل ملاحظهای جابهجا و دچار دگرشکلی شود
-
packed tower, packed column
برج آکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] برج مخصوص جذب یا جداسازی مواد، که برای افزایش سطح تماس، با ذرات ریزی پر میشود و در آن مایعِ درحالریزش و شارۀ بالارونده در مجاورت هم قرار میگیرند
-
pack cementation 21
فرهنگ لغات علمی
سمانتاسیون بستهای
-
plasma pack cementation 40
فرهنگ لغات علمی
سمانتاسیون بستهای پلاسمایی
-
open packing
گشادهچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] روش قرار دادن کرههای جامد همشکل بهطوریکه چیدمان آنها حداکثر تخلخل را در بین کرهها داشته باشد
-
fire pack
کولۀ اطفا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کولهای یکنفره حاوی ابزار و وسایل اطفای حریق در جنگل
-
close packing
تنگچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] روش قرار دادن کرههای جامد همشکل بهنحویکه چیدمان آنها حداقل تخلخل بین کرهها را داشته باشد
-
edible pack
بستهبندی خوردنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی پوشش در بستهبندی مواد غذایی که قابل خوردن است