کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
overhang پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
overhang
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
overhang
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا بردن، تاق نما، بر امدگی، اویزان بودن، تهدید کردن، مشرف بودن
-
واژههای مشابه
-
overhangs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا رفتن، تاق نما، بر امدگی، اویزان بودن، تهدید کردن، مشرف بودن
-
overhanging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
overhanging، اویزان بودن، تهدید کردن، مشرف بودن
-
wing overhang, overhang 2
سرآویز بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] 1. بخشی از دهانۀ بال (spanwise distance) هواپیما که از محل اتصال بازوها (bracing struts) تا نوک بال ادامه مییابد 2. بخشی از دهانۀ بال زبرین در هواپیماهای دوباله که درست از نقطۀ عمودی بر فراز نوک بال زیرین شروع میشود
-
overhang 1, overhanging end, extension
سرآویز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ردیفی از نوکلئوتیدهای جفتنشده در انتهای یک مولکول دِنا
-
overhang 3
سرشاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فاصلۀ موجود میان مرکز نخستین یا آخرین محور چرخ خطنورد تا هریک از دو سر خطنورد با احتساب بیرونزدگی بار در محور طولی آن