کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
oven thermometer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
oven thermometer
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
oven thermometer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دماسنج بخاری
-
واژههای مشابه
-
ovens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوره ها، فر، اجاق، کوره، تنور، بخاری
-
ovening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوره
-
ovened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوره
-
ovenful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوره
-
microwave oven
تندپز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نوعی اجاق که ازطریق امواج الکترومغناطیسی موج کوتاه، با به جنبش درآوردن مولکولهای مواد غذایی، در آنها گرما ایجاد کند و سبب شود که غذا در مدت کوتاهی بپزد
-
baking oven
تنور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] محفظۀ پخت بهکمک حرارت خشک متـ . فِر
-
oven spring
پُف پخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] افزایش ناگهانی حجم خمیر در نتیجۀ بالا بودن سرعت تخمیر و تولید گاز در ابتدای پخت
-
toaster oven
برشتار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نوعی اجاق برقی که علاوه بر برشته کردن نان، برای گرم کردن یا سرخ کردن بعضی مواد غذایی از آن استفاده میشود
-
oven broil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کباب مرغ
-
Oven Stuffer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجاق برقی
-
Dutch oven
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوره هلندی
-
microwave oven
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجاق مایکروویو
-
gas oven
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فر گاز