کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
originant پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
originant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منشاء
-
واژههای مشابه
-
originator
پیامساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] منشأ اصلی تولید یا مبدأ ارسال دادهپیام
-
originative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابتدایی، مبتکر
-
origins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریشه ها، منشاء، مبدا، خاستگاه، اصل، نسب، مصدر، ماخذ، سنخیت، اصل بنیاد، سر، عنصر، سر چشمه، سرمایه
-
originally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در اصل
-
originalities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلیات، اصالت، ابتکار، غرابت
-
originated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشات گرفته، سرچشمه گرفتن، اغاز شدن یا کردن، موجب شدن، سر زدن، سرچشمه گرفتن - ناشی شدن
-
originatively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابتدائی
-
originates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آغاز می شود، سرچشمه گرفتن، اغاز شدن یا کردن، موجب شدن، سر زدن، سرچشمه گرفتن - ناشی شدن
-
original
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلی، منبع، عین، سر چشمه، اصل، اصیل، بدیع، بکر، ابتکاری، مبتکر
-
originality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصالت، ابتکار، غرابت
-
originals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصل ها، منبع، عین، سر چشمه
-
origination
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریشه یابی، منشاء
-
originable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصطلاحا