کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
orbs پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
orbs
/ôrb/
دیکشنری
وطن
اسم
ball, orb, sphere, globe, clue, clew
گوی
sphere, orb
جسم کروی
فعل
orb
بدور مدار معینی گشتن
orb, circumambulate
بدور چیزی گشتن
orb
کروی شدن
hem, corral, encompass, beset, ring, orb
احاطه کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
orbs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وطن، گوی، جسم کروی، بدور مدار معینی گشتن، بدور چیزی گشتن، کروی شدن، احاطه کردن
-
واژههای مشابه
-
orbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوربینگ، بدور مدار معینی گشتن، بدور چیزی گشتن، کروی شدن، احاطه کردن
-
orb web
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وب سایت اورب
-
orb-weaving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بافندگی
-
orb-weaver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یاقوت کبود