کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
oil of cloves پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
oil of cloves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روغن گل میخک
-
واژههای مشابه
-
oiling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روغن کردن، چرب گوشت
-
oil length, oil content
محتوای روغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نسبت روغن به رزین در یک پیوستار که میتوان آن را برحسب نسبت وزنی روغن به ازای یک واحد وزنی رزین یا درصد آن بیان کرد
-
refined oil, burning oil
نفت پالیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] نفت خام پالایششده که برای مصارف خانگی و صنعتی از آن استفاده میشود
-
linseed oil, flaxseed oil
روغن تخم کتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] روغن گیاهی دارای لینولئیکاسید که به عنوان روغن خشککننده و همچنین در تهیۀ رزینهای آلکید و کرۀ گیاهی کاربرد دارد متـ . روغن بَزرَک
-
nondrying oil, fixed oil
روغن خشکناشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] روغنی که بهخودیخود توانایی جذب اکسیژن هوا و از دست دادن حالت مایع را ندارد
-
oil clearance
نفتزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] جمعآوری آلودگیها و ضایعات نفتی از سطح آب
-
short oil
کمروغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی رزینی که محتوای روغن آن کم است
-
medium oil
میانروغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی رزینی که محتوای روغن آن در حد متوسط است
-
oil separator
جداساز روغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← چربیگیر
-
long oil
پرروغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی رزینی که محتوای روغن آن زیاد است
-
oil paint
پوشرنگ روغنپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادهای پوششی که روغن خشکشونده یا ورنی روغنی یا رزین اصلاحشده با روغن، جزء تشکیلدهندۀ فیلم (film) آن است
-
boiled oil
روغن پخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] روغن بزرک گرمادادهشدهای که خشککن به آن میافزایند
-
bodied oil
روغن پرورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] روغنی که گرانرَوی آن را به روشهای مختلف افزایش دادهاند