کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
offsetting balance پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
offsetting balance
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
offsetting balance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعادل تعادل
-
واژههای مشابه
-
offsets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعرفه ها، افست، چاپ افست، انحراف، چین، فرزند، نقطه شروع مسابقه، وزنه متعادل، رقم متعادل کننده، جابجا سازی، خنثی کردن، جبران کردن، متعادل کردن، چاپ افست کردن
-
offset
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحراف، افست، چاپ افست، چین، فرزند، نقطه شروع مسابقه، وزنه متعادل، رقم متعادل کننده، جابجا سازی، خنثی کردن، جبران کردن، متعادل کردن، چاپ افست کردن
-
inline offset spread, inline offset
گسترش دوراُفت بهخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی آرایش لرزهای که در آن چشمه از نزدیکترین گیرندۀ فعال به مقدار قابل توجهی در امتداد خط گسترش دور شده باشد
-
carbon offset
متوازنسازی کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ایجاد جنگل در اراضی غیرجنگلی برای جذب آن مقدار از کربنی که در نتیجۀ فعالیتهای صنعتی به وجود میآید
-
offset time
زمان توالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ زمانی بین روشن شدن چراغهای سبز دو تقاطع متوالی
-
offset 1
پاگیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گیاه کوچکی که از پایین پاهنگ / طوقه (crown) منشأ میگیرد و شبیه گیاه مادر است
-
offset 2
دوراُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] فاصلۀ چشمه از لرزهیاب یا مرکز گروهی از لرزهیابها
-
right of offset
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حق جبران خسارت
-
offset printing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاپ آفست
-
offset lithography
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیتوگرافی افست
-
photo-offset
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عکس افست
-
offset vertical seismic profiling, offset VSP
لرزهنگاری قائم دوراُفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی لرزهنگاری قائم که در آن چشمه در فاصلۀ معینی از دهانۀ چاه و گیرنده در عمقهای مختلف چاه قرار میگیرد
-
photo-offset printing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاپ افست عکس