کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
occupying پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
occupying
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
occupying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغالگر، اشغال کردن، تصرف کردن، سرگرم کردن، مشغول کردن
-
واژههای مشابه
-
occupies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغال می کند، اشغال کردن، تصرف کردن، سرگرم کردن، مشغول کردن
-
occupiable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل شستشو
-
occupiers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغالگران، متصرف، ساکن، اشغال کننده
-
occupier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغالگر، متصرف، ساکن، اشغال کننده
-
occupy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغال، اشغال کردن، تصرف کردن، سرگرم کردن، مشغول کردن
-
occupied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشغول
-
occupied territory
سرزمین اشغالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سرزمینی که تحت اختیار و واپایش مؤثر نیروهای مسلح یک کشور خارجی است و شامل سرزمینی نمیشود که ازطریق عقد قرارداد با مقامات غیرنظامی یا در پی موافقتنامههای صلح اداره میشود
-
owner-occupied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاحب اشغال
-
owner-occupier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاحب اشخاص
-
highest occupied molecular orbital
بالاترین اوربیتال مولکولی اشغالشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اوربیتالی در یک مولکول که بالاترین تراز انرژی در صفر مطلق است متـ . باما HUMO