کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
nutrition پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
nutrition
/n(y)o͞oˈtriSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
nutrition
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تغذیه، غذا، خوراک، تقویت، قوت، قوت گیری
-
واژههای مشابه
-
nutritively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تغذیه ای
-
nutritional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غذایی
-
nutritional transition/ nutrition transition
گذار تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعۀ تغییراتی که در ترکیب و نوع رژیم غذایی و الگوی فعالیت و وضعیت تغذیۀ یک جامعه در طول زمان ایجاد میشود
-
nutritional surveillance/ nutrition surveillance
فرابینی تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] سامانهای برای پایش وضعیت تغذیۀ گروههای آسیبپذیر و تهیۀ روشی برای ارزیابی سریع و دائمی تمامی عواملی که بر وضع تغذیه و الگوی غذایی تأثیر میگذارند
-
nutritional disorder/ nutrition disorder
اختلال تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] اختلالی که در نتیجۀ تغذیۀ نامناسب در دستگاههای بدن ایجاد میشود
-
nutritional rehabilitation/ nutrition rehabilitation
توانبخشی تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] بازگرداندن سلامت به کودکان و تغذیۀ مناسب آنها با استفاده از غذاهای خاص و بهکارگیری نحوۀ صحیح تغذیه
-
nutrition culture
فرهنگ تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعۀ الگوهای رفتار غذایی هر جامعه
-
nutritional counselling
مشاورۀ تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] راهنمایی افرادی که در معرض مشکلات تغذیهای قرار دارند
-
nutritional care
مراقبت تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعۀ فعالیتهای مربوط به بهبود وضع تغذیه شامل ارزیابی و تشخیص و مداخله و پایش و ارزشیابی تغذیهای
-
nutrition epidemiology
همهگیرشناسی تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مطالعۀ تغذیه و رژیم غذایی از منظر سببشناسی و بیماریزایی و پیشگیری از بیماری
-
nutritive 2
مغذی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ویژگی آنچه ارزش تغذیهای داشته باشد یا ارزش تغذیهای غذا را بالا ببرد
-
nutritional consideration
ملاحظات تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رعایت نسبتهای مطلوب و مناسب مواد مغذی در ترکیب غذا
-
nutrition education
آموزش تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] آموزش تغذیۀ سالم به افراد با هدف ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری