کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
nuclear quadropole resonance پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
nuclear quadropole r...
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
nuclear quadropole resonance
فرهنگ لغات علمی
تشدید چهارقطبی هسته
-
واژههای مشابه
-
nuclear force
نیروی هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برهمکنشی قوی در داخل هسته که با غلبه بر نیروی کولنی، نوکلئونها را در کنار هم نگه میدارد
-
nuclear reactor
واکنشگاه هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دستگاه یا محیطی که در آن واکنش شکافت هستهای بهصورت مهارشده انجام شود متـ . رآکتور هستهای واکنشگاه 2 reactor 2 رآکتور
-
nuclear polarization
قطبش هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← سمتگیری هستهای
-
nuclear capabilities
توانمندیهای هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] توانایی بهکارگیری جنگافزارهای هستهای در پشتیبانی از نیروهای خودی در عملیات نیروی زمینی و دریایی و هوایی علیه نیروهای متخاصم
-
nuclear ophthalmoplegia
چشمفلجی هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی چشمفلجی ناشی از آسیب به هستههای حرکتی چشم در مغز
-
nuclear DNA
دنای هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] دِنای موجود در هستۀ یاختههای هوهستهای اختـ . دِناسnDNA
-
nuclear fuel
سوخت هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← سوخت واکنشگاه
-
nuclear orientation
سمتگیری هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] همخطشدگی مجموعهای از اسپینهای هستههای جداگانه متـ . قطبش هستهای nuclear polarization
-
nuclear yield
بهرۀ هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] معیاری برای انرژی تولیدشده در واکنشگاه/ رآکتور هستهای یا در انفجار هستهای
-
nuclear family
خانوادۀ هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] خانوادهای مرکب از زن و شوهر با فرزند یا بدون فرزند، بهمثابۀ واحدی اجتماعی
-
nuclear transplantation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند هسته ای
-
nuclear family
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانواده هسته ای
-
nuclear fission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همجوشی هستهای