کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
note پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
note
/nōt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
note
نُت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] هریک از نشانههای مختلفی که برای ثبت اصوات و سکوتهای موسیقایی و ویژگیهای آنها نزد اقوام گوناگون در دورههای مختلف به کار رفته باشد
-
note
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توجه داشته باشید، یادداشت، تبصره، نت، یادداشت ها، نوت موسیقی، کلید پیانو، اهنگ صدا، یادداشت کردن، توجه کردن، ذکر کردن، تذکاریه یادداشت کردن، ثبت کردن، بخاطر سپردن، ملاحظه کردن، نوت موسیقی نوشتن
-
واژههای مشابه
-
notes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یادداشت، تبصره، نت، یادداشت ها، نوت موسیقی، کلید پیانو، اهنگ صدا، یادداشت کردن، توجه کردن، ذکر کردن، تذکاریه یادداشت کردن، ثبت کردن، بخاطر سپردن، ملاحظه کردن، نوت موسیقی نوشتن
-
noting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یادداشت برداری، یادداشت کردن، توجه کردن، ذکر کردن، تذکاریه یادداشت کردن، ثبت کردن، بخاطر سپردن، ملاحظه کردن، نوت موسیقی نوشتن
-
field note
گزارش میدانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گزارش هر پژوهش باستانشناختی که در آن باستانشناس معمولاً تمام مراحل برنامهریزی پژوهشی، بهویژه بخش مربوط به گردآوری دادهها (بررسی یا کاوش)، و اطلاعات مربوط را در محل و در حین کار در آن ثبت میکند
-
passing note
نُت گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نُتی که دو نُت ملایم را با حرکت پیوسته به هم متصل میکند و معمولاً در ضرب ضعیف به گوش میرسد
-
stopped note
نت گرفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. صدایی که نوازنده در هنگام نواختن هورن یا ترمپت با قرار دادن دست خود در برابر یا درون شیپورۀ ساز، تولید میکند 2. نتی که با گرفت یا پردهگیری تولید میشود متـ . صوت گرفته stopped tone
-
MIDI note
نُت میدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی پیام مسیر میدی دوقسمتی که قسمت اول آن فرمانِ روشن شدن و قسمت دوم آن فرمانِ خاموش شدن است
-
dotted note
نُت نقطهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نُتی که در سمت راست آن یک نقطه میگذارند و ارزش زمانی آن یکونیم برابر حالت بدون نقطۀ آن است
-
tide notes
توضیحات کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] اطلاعات مربوط به مکانهای شاخص شامل دامنۀ میانگین یا دامنۀ روزانۀ کِشَند یا تراز کِشَند میانگین یا حد فروکِشَند که در نقشههای دریانوردی درج میشود
-
note head
سرِ نُت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] بخش اصلی نماد نُت که محل آن روی حامل نشاندهندۀ زیروبمی نغمه است
-
exhaust note
صدای اگزوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صدایی که از انتهای لولۀ اگزوز خارج میشود
-
consignment note
رسید مرسوله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سندی مشابه بارنامۀ دریایی حاوی مشخصات کالا و شرایط حمل و پرداخت کرایه که شرکت باربری صادر میکند
-
time note
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توجه داشته باشید زمان، سند یا قبض مدت دار