کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
noise-power spectral density پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
noise-power spectral...
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
noise-power spectral density
فرهنگ لغات علمی
چگالی طیفی توان نوفه
-
واژههای مشابه
-
noise
فرهنگ لغات علمی
نوفه
-
noise equivalent power(nep)
فرهنگ لغات علمی
توان معادل نوفه
-
noise equivalent power(nep)
فرهنگ لغات علمی
توان معادل نوفه
-
noise equivalent power(nep)
فرهنگ لغات علمی
توان معادل نوفه
-
noisefulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا
-
noising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نادیده گرفتن، سروصدا راه انداختن، صدا راه انداختن، سر و صدا و اشوب کردن
-
noises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا، صدا، اختلال، شلوغ، فریاد، طنین، خش خش، بانگ، امد و رفته، قیل و قال، پا رازیت، شایعه و تهمت، سروصدا راه انداختن، صدا راه انداختن، سر و صدا و اشوب کردن
-
noise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا، صدا، اختلال، شلوغ، فریاد، طنین، خش خش، بانگ، امد و رفته، قیل و قال، پا رازیت، شایعه و تهمت، سروصدا راه انداختن، صدا راه انداختن، سر و صدا و اشوب کردن
-
noised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا زد، سروصدا راه انداختن، صدا راه انداختن، سر و صدا و اشوب کردن
-
noiseful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا
-
power
توان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] مقدار کار انجامشده یا مقدار انرژی قابلتبدیل در واحد زمان
-
power
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قدرت، برق، توان، نیرو، اقتدار، حکومت، سلطه، زور، سلطنت، عظمت، بنیه، نیرومندی، توش، زبر دستی، پا، بازو، قدرت دید ذره بین، سلطهنیروی برق، برتری، نیرو بخشیدن به، نیرومند کردن، زور بکار بردن، تهمتن
-
powers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قدرت، برق، توان، نیرو، اقتدار، حکومت، سلطه، زور، سلطنت، عظمت، بنیه، نیرومندی، توش، زبر دستی، پا، بازو، قدرت دید ذره بین، سلطهنیروی برق، برتری، نیرو بخشیدن به، نیرومند کردن، زور بکار بردن