کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
muscling پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
muscling
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
muscling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
muscling، بزور وارد شدن
-
واژههای مشابه
-
muscle into
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عضله به
-
muscled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عضله، بزور وارد شدن
-
muscles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عضلات، عضله، ماهیچه، نیروی عضلانی، پولک پولادین زره، صدف دو کپهای، صدف باریک دریایی و رودخانهای، بزور وارد شدن
-
striated muscle, striped muscle
ماهیچۀ مخطط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههای ارادی که تارهای آن با خطوط عرضی قطع شده باشد
-
smooth muscle, unstriated muscle, nonstriated muscle, smooth involuntary muscle
ماهیچۀ صاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بافت ماهیچهای غیرمخطط که انقباض آن غیرارادی است
-
voluntary muscle
ماهیچۀ ارادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههایی که انقباض آنها ارادی است
-
skletal muscle
ماهیچۀ اسکلتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههای مخططی که به اسکلت متصل است
-
muscle fiber
ماهیچهتار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از یاختههای ماهیچۀ اسکلتی یا ماهیچۀ قلب
-
involuntary muscle
ماهیچۀ غیرارادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههایی که انقباض آنها ارادی نیست
-
cardiac muscle
ماهیچۀ قلب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ماهیچهای که بخش اعظم قلب را تشکیل میدهد و تنها ماهیچه مخطط غیرارادی بدن است
-
soleus muscle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عضله soleus
-
muscle memory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حافظه عضلانی
-
sternocleidomastoid muscle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عضله سینرکتلیواستوم