کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
motor aphasia پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
motor aphasia
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
motor aphasia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آترواسکلین حرکتی
-
واژههای مشابه
-
motoring
خاموشچرخانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چرخاندن موتور توربینی با راهانداز (starter)، بدون استفاده از سامانۀ جرقه و سوخت و روشن شدن موتور
-
motors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موتورها، موتور، اتومبیل، ماشین، محرک، منبع نیروی مکانیکی، حرکت دهنده، اتومبیل راندن
-
motorism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رانندگی
-
motorically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از لحاظ موتور
-
motorized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موتورسیکلت، موتوری کردن، موتوریزهکردن
-
motoric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موتورسیکلت
-
motored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موتور، اتومبیل راندن
-
motorization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موتورسواری
-
motorable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موتورسیکلت
-
motoring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موتورسیکلت، اتومبیل راندن
-
motor unit
واحد حرکتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] واحد فعالیت حرکتی مستقلی که از یک پییاختۀ حرکتی و تارهای ماهیچهای متصل به آن تشکیل شده است
-
motorized unit
یگان موتوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] یگانی مجهز به امکانات کامل ترابری که قادر است همۀ کارکنان و سلاحها و تجهیزات خود را یکباره و بدون کمک دیگر منابع حرکت دهد
-
motor yacht
قایق تفریحی موتوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری موتوری بزرگتر از قایق تفریحی اتاقدار و با امکانات رفاهی و اقامتی مناسب